تعبیر خواب از نگاه فروید
در روانشناسی تحلیلی شیوههای تعبیر خواب برگرفته از روشی است که زیگموند فروید بنیانگذار مکتب روانکاوی در اثر مهم خود «تعبیر خواب» (۱۹۰۰) ارائه دادهاست. فروید در این کتاب تئوری خود را در مورد کارکردهای خواب تشریح کردهاست. بخش عمدهای از کتاب به شرح رویاهای شخصی خود فروید، نزدیکان و آشنایان و بیماران میپردازد.
از نظر وی معنای هر خوابی در مورد تحقق یکی از آرزوهای و خواستههای انسان است. آرامشی که در خواب به شخص خفته عارضه شده به وی اجازه بیان خواستههای سرکوبشدهٔ خود را میدهد. البته تعارضهایی که در ارضای خواستهها و تحقق آنها وجود دارد ممکن است آن را تبدیل به یک رؤیای ناخوشایند سازد.
فروید چهار قاعده را در رؤیاها شناسایی کردهاست؛ اول عامل تراکم که به معنی فشردهسازی و خلاصهکردن خواستههاست. دوم عامل تغییر مکان یا انتقال و جابجایی که بر اساس آن بار عاطفی و احساسی از هدف اصلی به یک هدف غیرواقعی منتقل میشود. عامل سوم ویژگی نمایشی رویاست که مفاهیم انتزاعی و مجرد ذهنی را به صورت تصاویر درمیآورد.
چهارمین عامل نیز خاصیت کنایهآفرینی و تمثیلسازی خواب است. پلکان، خندق، خیابان، خانه، اتاق، اتومبیل، آشپزخانه، زردچوبه، دندان، املت، بادنجان، بادکنک، دستها و پاها و همه و همه نماد و رمزی هستند که میتوان آنها را کشف کرده و به کمک آن راز خواب را گشود